ماجراجو هستم؛ گفتگو با جلال تهرانی کارگردان «دو دلقک و نصفی»
فوریه 5, 2024این جا این تفاوت قرار است که در ذهن فعال مخاطب شکل بگیرد؛ گفتگو با جلال تهرانی کارگردان نمایش «دو دلقک و نصفی»
مارس 2, 2024آقای تهرانی شما در مصاحبه تان در مورد تهیه و تولید این پروژه در ده روز صحبت کردید و دلیل آن را مناسبات خوب میان سالن ایرانشهر و مکتب تهران دانستید آیا این مسئله دلیل کافی و مستحکمی برای اجرای یک نمایش خواهد بود؟
خب به نظرم این توضیح لازم است که تولید نمایش در ده روز از جانب یکی از دوستان در نشست خبری مطرح شد و در باره اش صحبت شد یعنی که من چنین موضوعی را طرح نکردم الان هم همان پاسخی را که در آن نشست گفتم تکرار میکنم بله این تئاتر ده روزه آماده ی اجرا شد اما من به آن نه به عنوان یک نقطه ضعف بلکه به عنوان یک آپشن یک انتخاب و یک ویژگی نگاه کردم خب این تئاتری ست که ده روزه آماده ی اجرا شده است. ضمناً مطمئن باشید که من هیچ پروژه ای را مادامی که قابل دفاع نباشد روی صحنه نمیبرم از طرفی مناسبات میان مکتب تهران و خانه هنرمندان باعث شد که من با این پروژه با خوش بینی مواجه شوم. الان هم از بابت این انتخاب حس خوبی دارم
مراحل تولید این اثر چگونه پشت سر گذاشته شد تا این آمادگی در گروه اجرایی برای به صحنه بردن نمایش شکل بگیرد؟ تا جائی که به خاطر دارم شما متن را هم بعد از تصمیم برای اجرا انتخاب کردید مراحل تمرین چگونه بود که بازیگران توانستند در این مدت کوتاه زمانی به آمادگی لازم برای اجرا برسند؟
بدیهی است که انتخاب متن و اجرا یک تصمیم توأمان است یعنی که اول همه ی شرایط از جمله زمان تمرین و محل اجرا را در نظر میگیریم و بعد متن مناسب برای چنین شرایطی را انتخاب میکنیم و بعد اعلام آمادگی میکنیم. همه ی افراد این گروه از جمله بازیگران نیز همه ی ده روز را با تمرکز بالا کار کردند تا پروژه در زمان مقرر به نتیجه رسید.
با توجه به این مسئله چرا از بازیگران جوان را برای اجرای یک نمایش سخت و پیچیده استفاده کرده اید؟ معمولا نمایشهایی که در مجموعه ایرانشهر اجرا می شود چهره هایی دعوت به کار میشوند تا تضمینی برای فروش کار باشند گویا از این قاعده صرف نظر کرده اید؟
مجموعه ی ایرانشهر و به خصوص جناب سرسنگی هیچ تأکیدی بر حضور چهره های سرشناس در این پروژه نداشتند حتی از حضور بازیگران جوان استقبال هم کرده اند. من هم به نفس پروژه و اقتضائاتش بیشتر اهمیت میدهم تا مسائلی مثل فروش و این قبیل فروش این پروژه هم مثل همیشه منحنی متعارفی را طی کرده است یعنی که ما این شبها سرمان خوب شلوغ است.
زبان یکی از عناصر مهم مطالعه اجرا و متن نگارشی در تئاتر امروز جهان به شمار می آید. کاربردهای زبان و مطالعه آن یکی از کارآمدترین شیوه هاي دست يابي به رمزوراز و لایه های زیرین متون محسوب میشود در بیشتر آثارتان زبان را به دستاویزی بدل میکند تا عناصر واقعگرایی را از متن پیراسته و فضايي فراواقعی را پیشاروی مخاطب خود قرار دهد در این نمایش زبان چه جایگاهی را به خود اختصاص میدهد؟
زبان تا به امروز برای من مسئله ی مهمی بوده است هر یک از نمایشنامه هایی که نوشته ام زبان خاص خودش را داشته است. دو دلقک و نصفی هم زبان خاص خودش را دارد البته که جایگاه مهمی هم دارد.
لطفا در مورد نوع بیان و انتخاب آن برای اجرای بازیگران نیز توضیح بدهید؟
مهم ترین وجه انتخاب این نوع بیان در این پروژه این بوده که لحن بازیگران ذهن مخاطب را به یک تأویل خاص نبندد یعنی که بیان از هر لحنی که بخواهد بیانگر معنای خاصی باشد خالی شود با این امید که مخاطب خودش مفهوم مورد نظر خودش را از متن پیدا کند این روشی ست که مخاطب را با اجرا درگیر میکند و او را از یک بیننده ی منفعل به یک عضو فعال اجرا تبدیل میکند.
آقای تهرانی نمایش دو دولقک و نصفی فضای سرد و ماشینی نمایش و به ویژه تاکید شما در شیوه بازی و بیان دیالوگها توسط بازیگران به همراه تعمد در کند نگاه داشتن ریتم نمایش از ابتدا تا انتها به احتمال زیاد بخشی از مخاطبان نمایش را آزرده میکند میتوان گفت نمیتواند مخاطب گذری تئاتر را کاملاً راضی نگه دارد. نگاه شما به این مسئله چیست؟
ریتم کند یا تند نشانه ی خوبی یا بدی یک اجرا نیست ریتم میتواند غلط باشد یا درست باشد تند و کندی ملاک درست بودن یا غلط بودن نیست تئاتر در نوعی از تقسیم بندی سه نوع مخاطب دارد یک مخاطب بی ادعا دو مخاطب پرمدعا. سه مخاطب تئاتر مخاطب تئاتر کسی است که به قصد مواجهه با یک تجربه ی تازه به تئاتر میرود اکثر مخاطبین ثابت من از نوع سوماند و من به وجودشان همواره مباهات کرده ام و به حضور همیشگی ایشان دلگرمام تئاتر من با حضور آنها کامل میشود مخاطب تئاتر نه به قصد شنیدن حرفهای مهم یا خنده دار و گریه دار به تئاتر میرود نه به قصد تأیید گرفتن برای کلیشه های ذهنی یا مانیفست های خودش درباره ی هستی و تئاتر مخاطب تئاتر صلب نیست؛ بلکه کسی ست که بلد است با گروه تئاتری به تعامل بنشیند چنین مخاطبی ممکن است تحصیل کرده باشد یا نباشد ممکن است روشنفکر باشد یا نباشد، ممکن است صاحب نظر باشد یا نباشد ممکن است خودش را صاحب نظر بداند یا نداند. ممکن است تئاتری باشد یا نباشد تئاترهای من هرگز با مخاطبینی که با موج مثبت و ذهن فعال وارد سالن شده اند مشکلی نداشته است و همواره از جانب ایشان حمایت شده است مخاطبان تفکر زده ی پرمدعا همواره به کیفیت اجراهای من لطمه زده اند اگر قدرت تشخیصش را داشتم همواره از ورود افرادی که روی صحنه ی تئاتر به دنبال تأیید سلایق علایق و اندیشه های بی انعطاف خودشان می گردند جلوگیری میکردم مخاطبی که تئاتر را به عنوان یک تجربه ی تازه به رسمیت نشناسد نه تنها صندلی هر تئاتری را بی دلیل اشغال کرده است بلکه به کیفیت اجرا لطمه هم میزند خودش تئاتر را ضایع میکند بعد میگوید چرا این تئاتر ضایع بود حواسش نیست که تجربه ی هر تئاتری با خود او کامل میشود. اگر یک شب اجرایی ناقص است به نقص او هم مربوط است تا آن جا که من فهمیده ام در این پروژه هم اکثریت با کسانی ست که با رضایت سالن را ترک میکنند. خوشبختانه همیشه همین طور بوده است. حالا ممکن است چند شبی هم اجراهای ضعیفی عرضه شده باشد که حتماً شده این اتفاق هم برای همه ی پروژه های من افتاده است آدمیزاد است دیگر پروجکشن که نگذاشته ایم. گاهی یخ اجرا نمی گیرد.
این حرکات جلو و عقب شدن پنجره ها و میز بیانگر چه نوع میزانسنی هستند؟
هر اتفاقی روی صحنه ابعاد مختلفی دارد هم زیبایی شناسانه است. هم مفهومی را با خود حمل میکند این تغییرات هم به تدریج محدوده ی رئیس را تنگ میکنند و دایره ی قدرت زیتو را گسترش میدهند. ضمن این که تنوع بصری هم در تئاتر مسئله ای ست.
موسیقی از نقاط قوت اجرا هستند ایده شکل گیری موسیقی از کجا آمده است؟
همواره میخواسته ام تجربه ای صراحتاً در زمینه ی تئاتر اپیک (برشتی) داشته باشم در این پروژه امکانش فراهم شده است برشت برای نقشهایش شعرهایی نوشته است که میان صحنه ها میخوانند انتخاب و عرضه ی این گونه ی موسیقی به انتخاب شیوه ی اجرا مربوط است.
با تشکر
مهرانگیز قهرانی؛ سایت ایران تئاتر
۱۶ دی ماه ۱۳۹۳