رسانه
تلخ غروب؛ جلال تهرانی
نوکیسگی به جیب آدم ربطی ندارد. نوکیسه فقط یک آدم تازه پولدار شده نیست نوکیسگی یک فرهنگ هست. یک الگوی فرهنگی هست نوکیسه در یک جمع ریشه دار دوام نمی آورد. طرد می شود. یا ریشه می زند. خودش می ماند نوکیسگی اش می رود مثل استبداد هست. استبداد هم
لبخند ژوکوند!؛جلال تهرانی
موشکافی تئاتر شب سیزدهم حمید امجد؛ جلال تهرانی لئوناردو داوینچی میگوید؛ انگار تئاتر یعنی سیاست و انگار تئاتری کسی ست که هنرش یک جورهایی به سیاست بند است یا لااقل درباره این بند حرف میزند او میگوید؛ انگار لباس همه تئاتری ها روی همین بند خشک میشود و این بند
ابزورد از نوع دوم؛ جلال تهرانی
گاهی به دو نمایش «طعم آلبالو» و «ببخشید ساعت شما چنده؟» نوشته امیر امجد جلال تهرانی شمارهی 9 و 10 فصلنامهی «کتاب صحنه»، پاییز۱۳۷۷ ما اغلب داریم خود را مجبور میکنیم که به یک نمایش فکر کنیم؛ چون فکر میکنیم تئاتر پدیدهای فکرانگیز است. فکرانگیزی، وظیفهی تئاتر نیست؛ اما ویژگی
دنیای مبهم تکسلولیها؛ گفتگو با جلال تهرانی کارگردان «تک سلولیها»
ابتدا دربارهی این نمایشنامه بگویید. از مجموعه نمایشنامههای کوتاه خودم است. من یک مجموعه از نمایشنامههای کوتاه و دو نفره با همین نام داشتهام که در موقعیتهای مختلفی اتفاق میافتد. ابتدا تصمیم گرفتیم چند تا از این اپیزودها را کار کنیم و بعد به تدریج سعی کردیم آنها را در
مرگ مولف را به مرگ کارگردان ختم کردهایم؛ گفتگو با جلال تهرانی کارگردان نمایش «تک سلولیها»
با توجه به ساختار نمایش و ساختار زبانی آن، دور از انتظار نیست که ذهن تماشاگر به سوی ما به ازاءهای تئاتر ابزورد برود. راجع به این موضوع چه نظری دارید؟ این تأویل خیلی وجود داشته است و خیلیها گفتهاند که این کار ابزورد است و حتی در جلسه نقد
میل به نوشتن؛ گفتگو با جلال تهرانی کارگردان «مخزن»
بعد از دیدن اولین اجرای نمایش «مخزن» با تمام گرفتاریهای نخستین اجرا که برای جماعت تئاتری اتفاق آشنایی است. فقط یک نکته ذهنم را به خودش مشغول کرد؛ اینکه با یک اجرای شریف در تئاتر ایران مواجهیم. بعد از دیدن سومین اجرای این کار، تاکیدم روی کلمه «شریف» بیشتر شد.